زیباروی من ایلماه زیباروی من ایلماه ، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

ماه آسمان من، ایلماه

عشق خودمی

سلام عشق عمه. تازه دیدمتا ولی بازم دلم تنگ شده واست. دیروز مامانت صدات و فرستاد واسم. خیلی دوووووووووووووست دارم... می گفتی عمه چی می خری واسم؟؟؟؟؟؟؟ همه چی واست می خرم عززززززززززززززززززززززززززززززززززیز دلم... یه جا دیگه ام میگفتی عمه وگلاکمو دیدی؟؟؟؟؟؟؟ قربون وبلاگ گفتنت بشم... ایلماه جونم اینروزا خیلی دلمشغولی دارم. دعام کن مهربون...                                               ...
27 دی 1394

دیروز یک روز خوب

ایلماه جونم دیروز اومدم خونتون دلم خیلی تنگ شده بود واست. برات توت فرنگی و گوجه گیلاسی که خیییییییییییییییییییییییییییییییلی دوست داریم خریدم. وقتی داشتم میومدم زنگ زدم ببینم هستین یا نه گوشی و از مامانت گرفتی گفتی عمه عمه زوووووووووووووووود بیااااااااااااااااااااااااا. خیلی دوست دارم مهمون نواز کوچولو. اومدم دیدم داری آهوی پیشونی سفید و میبینی. خیلی بهت خوش گذشت از ذوق منم نخوابیدی. گیتار زدی. نقاشی کشیدی. قربونت برم... عصرم من و تو و مامانت رفتیم خرید. چون اون تو گرم وشلوغ بود شمارو بردم بیرون تا مامانتم راحت خرید کنه. رفتیم بستنی مهمونت کردم یکم خوردی بقیه شو دادی به یه گربه طلایی چاق و چله اونم یکم خورد بعد راهشو کشید و رفت ...
23 دی 1394

تاج گل

عزیزم چند وقت پیش که خونمون بودین داشتم به مامانت میگفتم که واسه ایلماه شکوفه خریدم میخوام واسش تاج درست کنم.توام که شنیدی دیگه ول کن نبودی می گفتی عمه......عمع......عمههههههههههههههههههههههه... من تولوفه میخوام. به شکوفه می گفتی تولوفه مامانتم ذوق داشت خودش واست درست کنه تا اینکه یکی دو روز پیش آمادش کرد. خیلی قشنگ شد. قراره واسه عید با همین تاج و لباس عروس بری آتلیه. عکساش آماده شد می زارم واست.  انشاالله تاج شب عروسیت  ...
23 دی 1394

راز و نیاز

زندگی مامان..... امروز داشتم اماده میشدم نماز بخونم که گفتی مامان منم میخوام نماز بخونم. چادر مامان و سرت کردی و اماده شدی واسه نماز خوندن.عشق من امیدوارم وقتی بزرگ میشی همین قدر ایمانت قوی باشه و همیشه برای نماز خوندن عشق بورزی....خیلی خیلی دوست دارم کوچولوی ناز من
18 دی 1394

از جنس عشق

ایلماه از جنس عشق باش... عاشق بی قید و شرط باش... به گلها و درخت ها آب بده... حیوانی را نوازش کن... به رهگذران لبخند بزن... زودتر سلام کن... مهربان باش... قدر بدان نجابتت را... به نیازمندان کمک کن... نیایش کن... قدردان باش... مراقب سلامتیت باش... خدا را بخوان... در مراسم خیریه حضور داشته باش... پدر و مادرت را دوست داشته باش... دل نشکن... بخوان... برقص... با شکوه باش . . . از جنس خدا . . . از جنس عشق...       ...
13 دی 1394

بازی

آی بازی بازی بازی دارم میرم به بازی بازی قایم موشک با پیشی ناز کوچک چشم می زارم همیشه تا پیشی قایم بشه پیشی جونم قشنگه کوچیک اما زرنگه قایم میشه زیر درخت یا میپره روی درخت هرجا بره پیشی جون زودی میادش بیرون چون که من و دوست داره تنهام نمی گذاره...   عزیزم این عکس و که دیدم یاد بازی کردن خودم تو بچه گی م افتادم... سلامت باشی... عکست مناسب فصل نیست ولی زیاد دورم نیست. ...
13 دی 1394

گهواره

سالهای کودکی دل ز غصه دور بود ماهی خیال من حوضش از بلور بود یک درخت سبز بود زیر سقف آسمان من به گهواره ای گربه ای کنارمان ناگهان شبی بلند از سرم عبور کرد بند گهواره را تاب داد و دور کرد برگ های خسته را دسته دسته باد برد قصه های خوب را مادرم ز یاد برد سالها گذشته باز حوض خالی آب نیست گهواره ام کجاست؟ خواب هست و تاب نیست... اینم جهت این که پستت بی عکس نمونه....... ...
13 دی 1394

نیایش تو...

ایلماه جان هر کس به طریقی با خدای خوبش راز و نیاز می کند... پس نیایش کن با قلب پاک و آرامت ...برای قلب های ما آدم بزرگ هایی که کودکی مان را دست فراموشی سپرده ایم... نیایش کن خوب من ...               ...
12 دی 1394